روزانه های مدیریت!

ممکن است شما از شکست خوردن نا امید و مایوس شوید ولی اگر امتحان نکنید، فنا خواهید

روزانه های مدیریت!

ممکن است شما از شکست خوردن نا امید و مایوس شوید ولی اگر امتحان نکنید، فنا خواهید

الفبای ساختن تیم‌کاری پیروزمندانه

کسب اصول و مقررات محرمانه تشکیل تیم، رهبری و انجام پیروزمندانه مأموریت‌ها
نویسنده: بلر سینگر مترجم: برج‌ساز جوان ناشر: انتشارات ستوس


شروع کار با بازیکنان عالی، کمک به‌سزایی در جهت تشکیل یک واحد منسجم می‌کند. این امر در مورد یک تجارت، یک باشگاه، یک جامعه، دولت یا حتی یک خانواده صدق می‌کند. بازیکنان عالی از طریق استعداد، شدت علاقه و اشتیاق خود برای بازی طبق آن مجموعه قوانین، تعیین می‌شوند.
 

کسانی را که در پیرامون خود دارید ثروت و موفقیت شما را تعیین خواهند کرد.
منظور از یک تیم عالی فقط گروهی از افراد با یک هدف مشترک نیست. بلکه منظور گروهی است که متعهد به همکاری با یکدیگر به سوی هدفی مشترک هستند که در آن توانایی‌های خاص هریک از اعضاء مورد آزمایش قرار گرفته و به بیشترین حد خواهد رسید. آن ها مشتاق تسلیم خود به نفع تیم بوده و از قوانین پیروی می‌کنند.

 

تیم های واقعی یک‌سری اولویت‌های بسیار شفافی دارند:

اول ماموریت تیم
دوم نیازهای تیم
سوم نیازهای هر فرد

در بسیاری از سازمان‌ها اولویت‌ها کاملا برعکس موارد فوق بوده‌است. بسیایر از افراد اول از خود می‌پرسند "چه سودی برای من دارد؟" اگر مطمئن شدند که آن سود را به دست می‌آورند، ممکن است به فرد دیگری در تیم خود یاری برسانند، البته تا جایی که از وقت، پول یا تلاش آنان تعدی نکند و سپس از ماموریت تیم حمایت خواهند کرد. ماموریت تیم آخرین اولویت قرار می گیرد. علایق شخصی ارجحیت می‌یابد و رهبر، صاحب کسب‌وکار درنبرد مشکلات تنها بوده و به امید رسیدن حمایت هایی در طول راه، باید به کار خود ادامه دهند. در واقعیت اکثر افراد اعتقاد ندارند که اگر اول به ماموریت گروه توجه داشته باشند، آن دو اولویت دیگر خود بخود مورد توجه قرار می‌گیرد.

 

خطوط اصلی
افرادی که پیرامونتان را احاطه کرده اند چه کسانی هستند؟ آیا آن‌ها شما را بالا می‌کشند و همان معیارهای شما را حفظ می‌کنند یا آنکه شما را به پایین می‌آورند؟ هرچه سریع‌تر به کسانی که در تیم خود دارید نظری بیافکنید بهتر است.
در اینجا سوألاتی را آورده ایم که وقتی می‌خواهید تیمی را در کنار هم جمع کنید پرسیدن آن‌ها از خود ضروری است:

 

 1. آنها چه نوع انرژی‌ای دارند؟
شعار کتاب فروشندگان سگی این است: "انرژی بالاتر پیروزتر است!" می دانید از چه نوع انرژی حرف می‌زنم. اشخاصی که با شیوه خاص خود، یا با هیجان و اشتیاق، یا آرامش و تمرکز و یا با قدرت و اعتماد فضایی را نورانی می‌کنند. انرژی بر هرکاری که انجام می‌دهید نفوذ می‌کند. انرژی منبع ابتکار و ارتباط با دیگران بوده و محیط را با نوعی احساس سرزندگی که قابلیت سرعت و احتمال را افزایش می‌دهد، در هم می‌تند. در اطراف خود چه کسانی را دارید؟ در این باره فکر کنید.


2. آیا آنها نوعی میل درونی به برد دارند؟
باید نوعی اشتیاق ابدی به پیروزی داشته باشید. از خود بپرسید: آیا می خواهم برنده باشم؟ آخر چرا در تیم خود افرادی را دارید که فقط به خاطر پول جمع کردن در گروه هستند و فقط وقت تلف می‌کنند، نه اینکه واقعاً توجهی به بردن یا نبردن تیم داشته باشند؟ به طور حتم هر کسی دوست دارد برنده باشد. اما آیا آن‌ها می خواهند برای این هدف وقت و انرژی صرف کنند؟ من طرفدار نفس کار سخت نیستم، اما واقعا طرفدار این فکر هستم که افراد باید هرآنچه را که لازمه پیروز شدن است انجام دهند.



3. آیا آن‌ها تمایل دارند به فرد دیگری هم اجازه بدهند برنده شود؟
بودن در یک تیم به معنای آن است که میل باطنی خود را نسبت دستاوردهای شخصی فوری به کناری نهاده و مصمم به حمایت از دیگران باشید. یعنی همیشه مجبور نیستید برنده ستاره باشید. باید در شرایطی که نشستن شما روی نیمکت ذخیره ها به نفع تیم است، نسبت به این کار حس خوبی داشته باشید. این فرهنگ باید در تیم باشد که "هرگز در وقت نیاز هم‌تیمی خود را تنها نگذار". افرادی که قبل از آنکه در پی فهمیدن ماموریت باشند می‌خواهند بدانند حقوقشان چقدر است، به شدت مورد شک هستند.

 
4. آیا شخصا پاسخگو هستند؟
یکی از ویژگی‌های ضروری برای هرکسی که می‌خواهد به تیمی بپیوندد میل قبول مسؤلیت است. تقصیرها را به گردن دیگران نیاندازد، بلکه خود مسؤلیت اشتباهش را بپذیرد. شما در تیم خود افرادی را که مسؤلیت‌پذیر نیستند لازم ندارید، یا افرادی که انگشت اتهام خود را رو به دیگران می‌گیرند. این نژادها قابل اعتماد نبوده و تیم شما را نابود خواهند کرد. شما کسی را می‌خواهید که (درجواب سؤالتان) بگوید: "از آن اتفاق چیزی آموختم" یا "دفعه بعد این کار را خواهم کرد"

 

5. آیا آنها تمایل به پیروی از مجموعه قوانین را دارند؟
هرکسی که در انتظار پیوستن به گروه شماست باید اصول و قوانین رفتار شرافتمندانه موجود در تیم را بفهمد. وقتی قوانین تفهیم شد، آن فرد می‌تواند یکی از این سه کار را انجام دهد:

با آن قوانین موافق باشد. (عالی!)

توافقی با آن قوانین نداشته باشد. ( درچنین موردی این شخص برای تیم شما مناسب نیست.)

برای شفاف‌تر شدن موضوع سؤالاتی بپرسد.


 
6. آیا آن‌ها استعداد یا توانایی خاصی دارند؟
به‌طور آرمانی بهتر است هر شخص به خاطر توانایی‌ها و استعدادهای خاصی که با خود به آن موقعیت آورده است، در تیم باشد. نیازی نیست که یک حسابدار، نویسنده آگهی های تجاری باشد. یا یک فروشنده، تکنسین باشد زمانی که تیم خود را در کنار هم جمع می‌کنید از این مسئله اطمینان داشته باشید که بهترین افراد را به انجام بیشترین حد توانشان واداشته‌اید. مطمئن باشید که هرفردی که به تیم می‌آید استعداد خاصی دارد که با خود به آن موقعیت می‌آورد. افراد را برای پر کردن فضا استخدام نکنید.


اگر به این موضوع علاقه مند هستید سی دی آموزشی مدیر موفق میتواند برای شما مفید باشد

جهت مشاهده محتوای سی دی و توضیحات بیشتر اینجا کلیک کنید

8 توصیه برای ایمنی بیشتر رمز عبور (Password)

آیا رمز عبور شما از حفاظت لازم برخوردار است؟ وارد کردن همیشگی اسم کاربر و رمز عبور، روندی ناخوشایند و کسل کننده است. چه بخواهید ایمیل خود را چک کنید، چه بخواهید از وضعیت حساب بانکی خود مطلع شوید.
اغلب کاربران کامپیوتر، به طور معمول از رمزهای عبور ساده و آسان استفاده می کنند. اما دقت داشته باشید که این سهل انگاری در انتخاب رمز عبور، عواقب خطرناکی به دنبال خواهد داشت. رمزهای عبور آسان و معمولی در ظرف چند ثانیه لو خواهند رفت و اطلاعات شخصی مانند شماره حساب بانکی و شماره کارت اعتباری شما به راحتی در معرض دید هکرها قرار خواهند گرفت.
 

پیامد:
هر هکری می تواند حساب بانکی شما را تخلیه یا با شماره کارت اعتباری شما اقدام به خرید کند.
 
در اینجا 8 نکته برای حفاظت از اطلاعات توصیه می شود.


1 .به هیچ وجه از اسامی استفاده نکنید

فرقی نمی کند که اسم فامیلتان باشد، یا باشگاه فوتبال مورد علاقه تان. بسیاری از برنامه های هکر، رمزهای عبور را با کمک فرهنگ لغت هک می کنند. فقط چند ساعت طول خواهد کشید که با کمک لغات یک فرهنگ لغت، دستیابی به رمز عبور امکان پذیر شود.


2.برای رمز عبور خود حداقل از 8 حرف استفاده کنید
برای رمز عبوری که از 4 حرف تشکیل شده است، حدود 45000 حالت وجود دارد. اما برای رمز عبوری که از 8 حرف و علامتهای ویژه تشکیل شده است، یک میلیارد حالت مختلف وجود دارد!


3.برای رمز عبور، از حروفی که در کنار هم قرار گرفته اند استفاده نکنید!

رمزهای عبوری مانند “qwert” یا “asdf” ، کار هکرها را برای دستیابی به رمز عبور بسیار آسان می کند، این مطلب در ترکیب اعداد نیز به همین صورت است؛ مثل " 12345678 ". در کنار هم قرار گرفتن حروف و یا اعداد، دستیابی به هکرها به رمز عبور شما را بسیار راحت می کند!


4.برای رمز عبور خود، ترکیبی از حروف بزرگ و کوچک یا اعداد و علامتهای ویژه را انتخاب کنید.

استفاده از علامتهای ویژه به تنهایی کافی نیست. 5 درصد همه کاربرها بر این امر اتفاق نظر دارند که رمز عبوری مثل Martin! را به کار برند!


5.رمز عبور خود را تا حد امکان جایی ننویسید

حتی اگر کاغذی که رمز عبور خود را بر روی آن نوشته اید، در جای امنی مانند کیف تان باشد، از این کار اجتناب کنید. عنوان کاغذی که رمز عبور خود را بر روی آن نوشته اید، به هیچ عنوان زیر صفحه کلید یا به مانیتور خود نچسبانید!


6.رمز عبور خود را همواره تغییر دهید.

هر قدر، مدت زمان استفاده از رمز عبورتان بیشتر باشد، خطر هک شدن شما بیشتر خواهد بود. اداره فناوری اطلاعات آلمان فدرال، توصیه می کند که هر 90 روز یکبار رمز عبور خود را تغییر دهید.


7.رمز عبور خود را در کامپیوتر ذخیره نکنید!

کامپیوتر قادر است رمز عبور شما را ذخیره کند تا شما مجبور نباشید هر بار آن را وارد کنید. با این حال، کسی که برای هر بار ورود، احتیاج به وارد کردن رمز عبور نداشته باشد، خیلی سریع آن را فراموش می کند: دقت داشته باشید که برای تغییر رمز عبور ، باید حتماً رمز عبور قبلی را وارد کنید!


8.رمز عبور خود را به شخص دیگری ندهید!

اگر از شما تلفنی یا با ایمیل، رمز عبورتان را خواستند، آن را بازگو نکنید! هکرها معمولاً خود را به عنوان همکاران شرکتهای بزرگ معرفی می کنند. این اشخاص که خود را سرویس کار کامپیوتر معرفی می کنند، معمولاً توسط تماس تلفنی یا ایمیل رمز عبور شما را برای حل مشکل کامپیوترتان طلب می کنند. ولی هیچ شرکت معتبر و صاحب نامی از شما رمز عبورتان را نمی خواهد.

۳ راه غلبه بر رقبا

همیشه در هر فعالیت، رقیبانی وجود دارند که هرچند نمی‌توان فعالیت آن‌ها را کنترل کرد، می‌توان تاثیر فعالیت‌هایشان بر بازار و کسب و کار خود محدود نمود.

در این نوشتار با ارایه‌ی سه روش ساده، راه افزایش فروش و مطرح شدن در بازار، با کم‌ترین یا حتی بدون رقابت با دیگران نشان داده می‌شود.

● از روش‌های بازایابی غیر قراردادی، غیر کلیشه‌ای و نامتعارف استفاده کنید

متاسفانه در بیشتر کسب و کارها از روش‌های بازاریابی مشابه آن‌چه سایر رقبا به کار می‌برند، استفاده می‌شود. سعی کنید از روش‌های جدید و غیر کلیشه‌ای برای متمایز کردن خود از رقبا استفاده کنید. اگر روش‌ بازایابی شما منحصر به فرد باشد، به طور قطع توجه بیشتری را به خود جلب می‌کنید و فروش شما افزایش خواهد یافت.

برای نمونه، بیشتر کسب و کارهای اینترنتی فقط از روش‌های بازایابی online برای ایجاد ترافیک روی وب سایت‌هایشان استفاده می کنند. با استفاده از بعضی روش‌های بازاریابی offline، می توانید بر رقابت سنگین و تنگاتنگ online پیروز شوید و ترافیک بیشتری را روی وب سایت خود ایجاد و فروش‌تان را بیشتر کنید.

برای نمونه، بهترین و کوچک‌ترین تبلیغ خود را روی یک کارت پستال چاپ کرده و از طریق پست‌های معمولی غیرالکترونیکی برای مشتریان مورد نظر و بازار هدف بفرستید.

کارت پستال‌ها هنوز هم کم هزینه ترین، موثرترین و آسان‌ترین روش بازایابی به شمار می‌آیند. به یاد داشته باشید که بیشتر دریافت‌کنندگان این کارت‌ها، پیام‌های تبلیغاتی کوتاه را بر خلاف نامه‌های طولانی، با اشتیاق می‌خوانند.[۱]

● بازارهای ناب، دست نخورده و زیر پوشش قرار نگرفته

وقتی برای تسخیر مشتریان یا بازارهایی مشخص هدف‌گذاری بازاریابی می‌کنید، به یاد داشته باشید که رقبای شما هم همین عمل را انجام می‌دهند، در این حالت شما هرگز نمی‌توانید از رقابت دوری کنید. سعی کنید در جست‌وجوی بازارهای ناب و دست ‌نخورده‌ای باشید که هنوز مورد توجه رقبای شما قرار نگرفته‌اند. شما می‌توانید با کم‌ترین تلاش یا حتا بدون دردسر در رقابت این بازارهای ناب را تسخیر کنید.

تبلیغات، آگهی‌ها، صفحات وب و پیام‌های دیگر خود را به نحوی تجدیدنظر و اصلاح کنید که به طور اختصاصی علایق منحصر به فرد و نیازهای مشتریان آینده را که از یک گروه جدید دست نخورده هستند، تامین کنید. برای نمونه یک بازاریاب شبکه می‌تواند ۳ بازار جدید دست‌نخورده و جداگانه در دامنه‌ی کاری خود هدف‌گذاری کند و در نظر داشته باشد. این بازاریاب می‌تواند رویکرد فروش را در هریک از این بازارها با تاکید بر بخشی از سودمندی‌های خاص و متفاوت، تغییر دهند.

▪ زنان خانه دار و مادرانی که بیشتر در خانه هستند: برای این گروه سودمندی‌های کار نیمه‌وقت در منزل را شرح دهید.

▪ کارمندان شرکت‌ها: از فرصت‌هایی که در اختیاردارند و خود از آن بی‌خبرند، بگویید و شرح دهید که چگونه می‌توانند با کنده شدن از محیط کارمندی، برای کسب و کار مستقل راه بیندازند و "خود اشتغالی" داشته باشند.

▪ بازنشستگان: برا آن‌ها فرصت‌ها و منافعی را که در اختیار دارند توضیح دهید.

▪ سعی کنید همواره حرفه‌ای رفتار کنید

یکی از موثرترین روش‌های پیروزی در یک رقابت این است که در زمینه‌ی کاری خود متخصص و حرفه‌ای باشید و این امر را به مخاطبتان ثابت کنید. مشتریان آینده‌ی شما یک فرد حرفه‌ای را به چشم یک کارشناس خبره می‌نگرند و اطمینان دارند که او دانش و آگاهی لازم را در زمینه‌ی کاری مورد نظر، برای کمک به مشتریان دارد.

البته شما مجبور نیستید که نظام بازاریابی فعلی خود را به اثبات حرفه‌ای بودن خود محدود کنید.

کافی است که محصول یا خدمت منحصر به فردی را انتخاب کنید که مطمئن هستید می‌توانید به بهترین شکل ممکن آن را ارایه کنید. سپس بر روی بازایابی آن تمرکز و تاکید کنید. در این میان، برای کامل کردن اقدامات بازاریابی خود، تفاسیر، تمجیدها و سپاس‌‌های مشتریان خود و نیز عناوین، نشان‌ها، استانداردها، گواهی‌نامه‌ها و مدارکی را که از مجامع تخصصی و معتبر دریافت کرده‌اید و نشان‌گر اعتبار شماست، به نمایش بگذارید.

یک کسب و کار خدماتی و حتی یک شرکت تولیدی که کیفیت خدمات یا کالاهایش برای مشتریان ثابت شده باشد، اغلب می‌تواند قیمت‌های بالاتری را دریافت کند.

بسیاری از مشتریان انتظار دارند در مقبال پرداخت وجه بیشتر ا محصول یا خدمت تخصصی‌تری دریافت کنند. حتا گروهی از مشتریان نرخ‌های بالای شما را نشانه‌ای بر تخصص بالا قلمداد می‌کنند.

به یاد داشته باشید تا زمانی که کسب و کارتان ادامه دارد، رقیب هم خواهید داشت و ناگریز باید رقابت کنید. اما این سه راه‌حل می‌تواند تاثیر رقبا را بر کار شما به کم‌ترین میزان برساند. با به کار بردن این روش‌ها خواهید توانست راحت‌تر و بازحمت کمتر (حتا گاه بدون دغدغه‌های رقابت با دیگران) فروش خود را افزایش دهید و بر رقیبان خود چیره شوید.

 

نویسنده: Bob Leduc

ترجمه: شاهین گلستانی

مرجع: همکاران سیستم

[۱] - ثابت شده که خوانندگان پیام‌های تبلیغاتی کوتاه یا بینندگان تصاویر تبلیغاتی بسیار کوتاه که تا حد کسری از ثانیه از مقابل چشمان آن‌ها می‌گذرد، به صورت ناخودآگاه پیام‌ها یا تصاویر را در ذهن ثبت می‌کنند حتا اگر هیچ انگیزه‌ای هم برای به خاطر سپردن آن پیام یا تصویر نداشته باشند. این روش از اعجازهای "شرطی شدن " یا " تداعی عصبی" ذهن است که بسیار کاربرد دارد - مترجم