* گارو هوانسیان فر
این مقاله برای استفاده افرادی است که در سطح حسابرس در واحدهایی که کار حسابرسی به صورت مستقل انجام میدهند،مشغول به کارند.
گاهی
دیده میشود که به سندی برخورد میکنید که از آن سر در نمیآورید. به ظاهر
آن سند، اصلاحیه سند دیگری است. به سند قبلی که در سند اول به آن عطف داده
شده مراجعه میکنید، متوجه میشوید که آن هم به یک سند قبل از آن عطف داده
شده است. به طور خلاصه، مشاهده میکنید که بعضی مواقع بیش از 10 تا 20 سند
در رابطه با موضوع سند اولی که بررسی میکردید، سند صادر شده است و آن
سندها به هم عطف داده شدهاند و در نهایت نتیجه صدور آن همه سند حسابداری
برای شما مشخص نیست.
این یک روش معمول و شناخته شده برای گمراه
کردن حسابرس از موضوع اصلی است. برای حل این موضوع کلیه این سندها را مشخص
کنید و برای هر سرفصل، حساب T بکشید و کلیه ارقام درج شده در سندها را در
حسابهای T ثبت کنید و ثبتها را به هم عطف دهید. هرگاه کلیه آن اسناد را
در حسابهای T ثبت کردید، در نهایت ماندههای بیشتر این حسابهای T صفر
میشود و دو یا سه حساب T باقی میماند که نتیجه نهایی صدور آن همه سند
حسابداری است.
در این مرحله، ثبت مورد نظر واحد مورد رسیدگی را
متوجه میشوید و برای شما کاملا مشخص میشود که نتیجه آن همه ثبتهای
حسابداری چه بوده است. در بیشتر موارد، نتیجه نهایی نشان میدهد که واحد
مورد رسیدگی قصد داشته سندی را با منظور خاصی صادر کند که حسابرس متوجه
نشود. بنابراین، تنها راه پیدا کردن نتیجه نهایی صدور تعدادی سند حسابداری
وابسته به هم و ثبت آن سندها در حسابهای T است.
بدین ترتیب موضوع
آن همه سند در حسابهای T که مانده آنها صفر نمیشود، مشخص میشود. حال
این موضوع را خطاب به کلیه حسابرسان در سطوح حسابدار رسمی جوان و غیر
حسابدار رسمی مینویسم. هنگامی که کارآموز حسابرسی بودم، از ثبتهای انجام
شده در یک حسابرسی سر در نمیآوردم.
موضوع را با سرپرستم در میان
گذاشتم. سرپرستم گفت که باید آنقدر تلاش کنی تا به حدی برسی که این
اطمینان خاطر و اعتماد به نفس در تو به وجود آید که اگر مطلبی را از
حسابها متوجه نمیشوی، به طور قاطع و با اطمینان کامل اظهار کنی که
اشکالی در حسابها وجود دارد و اشکال از درک مطلب توسط تو نیست. پاسخ
سرپرستم بسیار پر معنی و مفید بود.
حقیقت امر هم باید چنین باشد.
یک حسابرس به معنی عام (البته حسابرس واقعی) باید به حدی رسیده باشد که هر
موضوعی را که در حسابهای واحدهای مورد رسیدگی متوجه نمیشود، به طور قطع و
یقین مطمئن باشد که اشکال یا اشکالاتی در آن موضوع یا حسابها وجود دارد.
البته رسیدن به این درجه در حسابرسی، نیاز به مطالعه بسیار وسیع در
موضوعات حسابرسی، حسابداری، مالیاتها، قانون تجارت و... و همچنین سابقه
کاری مفید زیاد دارد. حسابداران رسمی جوان هم باید نهایت کوشش خود را به
عمل آورند تا به چنین درجهای برسند. البته عجله نداشته باشند زیرا سالهای
سال باید در این راه قدم بردارند. همانطور که در مقاله «سخنی با حسابداران
رسمی جوان» قبلا نوشته بودم، حسابداران رسمی جوان فعلا در کیلومتر صفر
جاده بی انتهای حسابرسی و حسابداری هستند.
اگر بخواهیم این درجه را
(درجهای که بتوانید به طور قاطع اظهار نظر کنید که حتما اشکالی در حساب یا
موضوع مورد رسیدگی است) با درجهای مشابه در رشتههای ورزشی رزمی مقایسه
کنیم، در واقع درجه «دان ده» است.
حال وجدان خود را قاضی قرار
دهید و درجه «دان» خود را با انصاف کامل برآورد کنید. همانطور که
میدانید، کمربندها در ورزشهای رزمی از رنگ سفید شروع میشود و بعد
رنگهای مختلف دارد و به قهوهای و مشکی و بعد «دان» میرسد. (البته اطلاع
کامل از این رنگها ندارم ولی کمربند قهوهای و مشکی و بعد هم «دان» را تا
حدودی تشخیص میدهم). سپس درجه معلومات خود را با مقاله بعدی اینجانب تحت
عنوان «حسابرس واقعی کیست» مقایسه و با ارزیابی اولیه خود تطابق دهید.
انشاا... انحراف زیادی از آن نخواهید داشت. پس تا آن زمان، ادعای شریک شدن
و آن هم همتراز شرکای درجه اول موسسات حسابرسی یا ادعای درصدی از سود
موسسه نکنید.
میکنم و به
موارد سخت و سختتر میرسیم. حال در این مقاله به چند مورد میپردازم:
1 - در بعضی از شرکتها، برای کاهش زیان انباشته و در نتیجه اخذ تسهیلات
بانکی یا بابت سایر مقاصد، حساب زیان انباشته را به حساب جاری سهامداران که
بیشتر مانده بستانکار دارد، منتقل میشود. دلیلی که مسوولان این شرکتها
میآورند این است که زیان شرکت را خود سهامداران شرکت، به نسبت سرمایه و
سهم خود قبول کردهاند. به ظاهر این استدلال درست به نظر میرسد ولی چنین
کاری از نظر استانداردهای حسابداری به هیچ وجه قابل قبول نیست. در صورتی
که شرکت مورد نظر مشمول ماده 141 اصلاحیه قانون تجارت باشد یا نسبت زیان
انباشته به کل حقوق صاحبان سهام یا سرمایه پرداخت شده شرکت زیاد باشد،
شرکت میتواند افزایش سرمایه دهد یا طبق ماده 141 اصلاحیه قانون تجارت عمل
کند.
2 - در مواردی که امکان سوءاستفاده از طرف کارمندی یا کارمندانی
در یک واحد وجود دارد، پیشنهاد میشود که یک تیم حسابرسی چند نفره به طور
همزمان حسابهای مشکوک را رسیدگی کنند و بدون وقفه از کارمند یا کارمندانی
که مورد سوء ظن قرار دارند، سوال کنند و اسناد و مدارک لازم را از آنان
بخواهند. هرگاه یک نفر مورد سوءظن باشد، در مقابل چند حسابرس که همزمان و
پشت سر هم از او سوال میکنند و مدارک میخواهند، با توجه به اینکه احتمالا
سندسازی کرده و در حسابها دست برده، در مقابل سوالات چند حسابرس دست و
پای خود را گم میکند و شما متوجه میشوید که به یک سوال، چند نوع پاسخ
میدهد. در چنین حالتی از کلیه اسناد و مدارک کپی تهیه کنید و در مواردی هم
اصل مدارک را بعد از تهیه کپی، به مدیران و مسوولانی که مورد اعتماد
هستند، تسلیم کنید تا افرادی که احتمالا سوءاستفاده کردهاند، آنها را از
بین نبرند. در چنین مواقعی بهتر است که کپی اسناد و مدارک مهم فورا به محل
موسسه حسابرسی منتقل شود زیرا در یک مورد شاهد آن بودم که حسابداری که
سوءاستفاده کرده بود، کلیه اسناد و مدارک مهم را از کمد قفلدار حسابرسان
برداشت. یکی از مشخصات بارز فرد یا افرادی که سوءاستفاده کردهاند این است
که دیگر مستقیم به چشم حسابرسان نگاه نمیکنند و سعی میکنند که از آنها
اجتناب ورزند ولی حسابرسان باید بدون وقفه از او یا آنها اسناد و مدارک
بخواهند و سوال کنند و فرصت فکر کردن و راهحل یافتن را به او یا به آنها
ندهند. در چنین مواقعی سعی کنید که اسناد و مدارکی که چه از داخل واحد مورد
رسیدگی لازم دارید یا خارج از آن، خود شخصا تهیه کنید. البته در جریان
گذاشتن فوری مدیریت و مسوولان واحد مورد رسیدگی (در صورتی که خود آنها جزو
مظنونین نباشند)، ضروری است.
3 - در رابطه با نظارت بر موجودیگیری، به سه مورد
اشاره میکنم:
1
-3- یکی از دوستان حسابرس من در دورانی که در سمت حسابرس در یک موسسه
حسابرسی کار میکرد، تعریف میکرد که یک شرکت کشاورزی و پرورش دام را
حسابرسی میکردند. دوست من مسوول نظارت بر موجودیگیری دامها بود. او در
مکانی ایستاده بود و کارکنان آن شرکت، دامها را از محلی که او ایستاده بود
میگذراندند و او تعداد آنها را یادداشت میکرد. قوچی از محلی که او
ایستاده بود گذشت که دارای شاخهای بسیار عجیب و غریب بود و توجه او را جلب
کرد. بعد از چند دقیقه ناگهان متوجه شد که همان قوچ با همان شاخهای عجیب و
غریب دوباره از جلوی او گذشت.
بله، کارکنان آن شرکت کشاورزی و دامپروری، دامها را چند بار برای شمارش از محلی که دوستم ایستاده بود میگذراندند.
دوستم
میگفت که فورا شمارش دامها را متوقف کرد و به کارکنان آن شرکت گفت که
رنگ به خصوصی بیاورند و هر دامی که از جلوی او میگذشت، با آن رنگ، آن را
رنگ کنند تا مبادا حیوانات بیش از یکبار شمارش شوند. هوشیاری در زمان
موجودیگیری امر بسیار مهمی است و حسابرس باید همیشه مواظب این مطلب باشد
که مبادا کالای غیرواقعی را نظارت و به نحوی آنرا به عنوان کالای واقعی
قبول کند.
2 -3- در رابطه با موجودیهای برنج، چای، غلات و... هم باید
به موضوع لوله بخاری توجه خاص نمود. حتما بسیاری از شما از موضوع لوله
بخاری اطلاع دارید.
در رابطه با لوله بخاری موضوع این است که یک لوله
بخاری در کیسهای مثلا برنج قرار میدهند و در داخل آن لوله، برنج از نوع
نامرغوب میریزند و دور لوله بخاری و سر کیسه را کمی از برنج مرغوب پر
میکنند و کل کیسه برنج را به عنوان برنج مرغوب قالب میکنند. بنابراین در
چنین مواقعی، از واحد مورد رسیدگی بخواهید که به طور نمونه، تعدادی از
کیسهها را از محلهای مختلف در انبار بیاورند و آنها را کاملا خالی کنند و
نوع و کیفیت کالای داخل آن کیسهها را به دقت بررسی کنید.
بله،
موجودیگیری را نباید امری ساده پنداشت. اولا تعداد ناظرین حسابرس باید
کافی باشند (در یک مورد شنیدم که برای یک کارخانه تولیدی بسیار بزرگ، فقط
یک ناظر انبار گردانی از طرف واحد رسیدگیکننده فرستاده شده بود!) و آنها
به صورت دقیق بر امر موجودیگیری نظارت کنند و توجه کنند اجناسی که شمرده
میشوند، با همان مشخصات واقعی در برگههای شمارش درج شود. برای مثال، اگر
از یک جنسی هم نوع بسیار مرغوب و گران آن وجود دارد و هم نوع نامرغوب و
ارزان آن، نباید آن اجناس را یا یکجا شمرد یا برای آنها فقط یک کارت موجودی
در نظر گرفت. بله حسابرسان باید در کلیه موارد مربوط به امر حسابرسی،
مواظب باشند و هوشیارانه عمل کنند و تردید حرفهای را هیچ وقت فراموش
نکنند.
*حسابدار رسمی – عضو پیوسته انجمن حسابداران خبره مدیریت انگلستان
چهارشنبه 5 مردادماه سال 1390 ساعت 05:01 ب.ظ