همه از اهمیت دوستی صادقانه برای پربارکردن زندگی آگاه هستند.
اما دوستی در محیط کار چه نقشی دارد؟ آیا حفظ کار و فاصله معقول و منطقی از دوستان مهمتر است یا برقراری ارتباط صمیمانه با دوستان و گسترش آن در محیط کار؟
دکتر جان یاگر نویسنده کتاب «اهمیت دوستی و تاثیر آن در زندگی» مینویسد: «دوستان در محیط کار تاثیر زیادی بر عملکرد شما دارند. به شما انگیزه میدهند، باعث پیشرفت شما میشوند یا بر عکس، شما را ناامید میکنند و در نتیجه با دلسردی به کار خود ادامه میدهید. دوستان خوب محیط کار را لذتبخش میکنند. خلاقیت و بازدهی را افزایش میدهند. بسیاری از طریق دوستان، کارهای جدید و خوب پیدا میکنند.
اما اگر تاثیر دوستان بیش از حد معمول باشد، برایتان گران تمام میشود و نتایج منفی به دنبال دارد. دوستی بیش از حد، خلاقیت را از بین میبرد. گفتوگوهای طولانی با دوستان، سرعت انجام کار را کاهش میدهد. برخی دوستان میتوانند مسائل کاملا خصوصی شما را در محیط کار پخش کنند. گروهبندی دوستان باعث پارتیبازی، انحصارطلبی و تبعیض میشود.»
ارتباطات محیط کار باعث دوستی و صمیمیت میشود. بتی گلاستر روانشناس میگوید: «شما نظرتان را در مورد همکاران، مدیران یا کار به دوستتان میگویید و انتظار دارید به کسی نگوید. اگر دوست وفاداری باشد، خواسته شما را تامین میکند در غیر این صورت حرف شما را همهجا پخش میکند.»
آیا دوستیهای محل کار با دوام است؟ آیا دوستیهای محل کار با سایر دوستیها تفاوت دارد؟ یاگر پاسخ میدهد: «بله از خیلی جهت فرق دارد. کار امنیت مالی ایجاد میکند. اگر مجبور باشیم بین کار و منبع درآمد و دوست یکی را انتخاب کنیم، دوست را به کار میفروشیم. با توجه به جنبههای مثبت و منفی گسترش روابط صمیمانه و دوستانه، تصمیمگیری در این خصوص بسیار حساس و مهم است. دوستان خوب تاثیر مثبت بر کارتان دارند. برعکس دوستان بد باعث اخراج شما میشوند.»
دوستی با مدیر
آیا باید رئیس و کارمندان با هم دوست باشند؟ یاگر میگوید، حفظ دوستی با همکاران بسیار ساده است. ولی اگر فردی باید بر کار دوستش نظارت و کار او را ارزیابی کند، مشکل به وجود میآید. اگر بخواهید با مدیرتان دوست باشید شاید همکاران فکر کنند میخواهید از موقعیت سوءاستفاده کنید. اگر رئیستان با شما دوست باشد شاید او را به حمایت و جانبداری از شما متهم کنند.
وقتی بین دوستیها فاصله ایجاد میشود
دوستی در محیط کار با ارزش است، اما دائمی نیست. اگر موقعیت یا کارتان عوض شود، شاید از دوستتان جدا و به بخش دیگری منتقل شوید. در چنین صورتی، چه عاملی باعث ادامه دوستی میشود. یاگر میگوید: «حفظ ارزشهای مشترک» ارزشهای مشترک عامل اصلی دوستی و حفظ آن باعث بقاء دوستی میشود.
دامنه دوستی
گاهی دوستان زیرآب شما را میزنند یا به شما خیانت میکنند. تحمل این امر چندان آسان نیست. چگونه با این شرایط میتوانید به کار ادامه دهید؟ یاگر پیشنهاد میکند: ابتدا وفاداری دوستان را امتحان و سپس به آنان اعتماد کنید. در مورد آنچه میخواهید به دوستان بگویید با دقت فکر کنید.
اگر دوستتان باعث پیشرفت و ارتقای شما میشود، دوستیتان را ادامه دهید صحبت و دوستی بیش از حد باعث اختلاف میشود، در صورت لزوم خود را کنار بکشید یا اعتدال را رعایت کنید. رابطه اجتماعی با دیگران داشته باشید ولی صمیمی نشوید. اگر در محیط کارتان ترجیح میدهند روابط صمیمانه با همکاران نداشته باشید، به این امر توجه کنید.
آیا در محل کارتان، همکارانی هستند که دلخوشی از هم ندارند؟ آیا آنان برای سایر همکاران مشکل ایجاد میکنند؟
اختلاف در محل کار واقعیت تلخی است. شناسایی اختلاف و برخورد مناسب با آن را قبل از آنکه به مشکل جدیدی تبدیل شود باید از اهداف اصلی دانست. اگر مشکل را نادیده بگیرید و به آن اهمیت ندهید، معجزهآسا حل نمیشود.برخی اختلافات در محیط کار نظیر تبعیض و خشونت آشکار و مشخص است و میتوان بهراحتی تشخیص داد. شناسایی سایر اختلافات چندان آسان نیست.
حوادث کوچک و ناراحتکنندهای که بارها روی میدهد، باعث میشود همکاری با همکار دیگر رفتار بدی داشته باشد. مدیرانی که نسبت به بعضی کارمندان توجه بیشتری نشان میدهند، با مشکلاتی از سوی سایر کارمندان روبهرو میشوند. گاهی برخی کارمندان بیکارند و خودشان را مشغول نشان میدهند و تظاهر به پرکاری میکنند، این امر باعث ناراحتی سایرین میشود.
مدیریت در چه اختلافاتی باید دخالت کند؟
هر نوع اختلافی که محیط کار را برهم میزند، تهدیدی برای سایر کارمندان محسوب میشود. وقتی بین کارمندان مشاجره لفظی خیلی جزئی پیش آید، دخالت مدیر لازم نیست، اما اگر هر روز در محیط کار مشاجره و درگیری باشد و دامنه آن به سایر کارمندان گسترش یابد، یا کارمندی محیط کار را به خطر اندازد، دخالت فوری مدیر لازم است.
راهنماییهای زیر به حل اختلاف کمک میکند:
* موقعیت را شناسایی کنید
مدیر به کارمند نگرانی که با همکارش اختلاف داشت، گفت: «نگران نباش، واقعا مسئله مهمی نیست.» کارمند گفت: «چون این مسئله برای شما مهم نیست و به شما ارتباطی ندارد، پس برای من هم نباید مهم باشد؟»
انکار و عدم تایید خشم و نگرانی کارمند، آتش خشم او را شعلهورتر میکند.
* تمامی اطلاعات را به دست آورید
قبل از حل اختلاف، باید صحبت همه افراد درگیر در مسئله را بشنوید.
* صبور باشید و وقت صرف کنید
ضربالمثل قدیمیای میگوید: «عجله کار شیطان است.» برای ارزیابی موقعیت و کسب اطلاعات وقت صرف کنید. تصمیمگیری سریع خطرناکتر و زیانآورتر از تصمیمگیری اشتباه است.
* توجهتان را به مشکل معطوف کنید نه فرد
شاید یکی از کارمندان با سایرین سازگار نباشد و او را فرد مشکلدار مینامند. او همیشه ناراضی و ناراحت است و همکاری نمیکند. شاید او مشکل دارد. اگر با بررسی کامل و دقیق مشخص شد که او مشکلآفرین است، توجهتان را به او معطوف کنید.
* خوب گوش کنید، خوب صحبت کنید
اجازه دهید کارمندان نظراتشان را آزادانه مطرح کنند، شما هم نظرتان را بگویید. با دقت به صحبتهای کارمندان گوش کنید. فقط شما متکلم وحده نباشید.
* قاطعانه عمل کنید
پس از کسب اطلاعات با صرف وقت، صحبت با تمامی افراد درگیر و بررسی تمام شرایط، تصمیمگیری و عمل کنید. اگر موضوع را نادیده بگیرید،نظر کارمندان نسبت به شما بهعنوان مدیر کارآمد و توانا تغییر میکند.
آنان تصور میکنند که یا شما نمیتوانید مشکل را حل کنید یا نسبت به آنان بیتوجه هستید. شاید همه همکاران با تصمیمگیری شما موافق نباشند اما میدانند که در حل مشکل دخالت کردهاید و آن را به پایان رساندهاید.
* با تهدید مشکل را حل نکنید
با فریاد و تهدیدکردن کارمند، شاید بتوانید مشکل را موقت حل کنید اما خود را گول نزنید. مشکل را برای درازمدت حل نکردهاید و عصبانیت کارمندان را نیز به آن اضافه کردهاید