گارو هوانسیان فر
آزمایشات
یا رسیدگیهای کلی (Overall tests) از مواردی است که در همه حسابرسیها
دارای اهمیت بسیار است. با انجام رسیدگیهای کلی، میتوان به نتایج بسیار
مطلوب دست یافت که با رسیدگی صد درصد اسناد و مدارک (!!!) نمیتوان به آن
نتایج رسید.
برای کسانی که احتمالا با این اصطلاح آشنایی ندارند باید بگویم که از
راههای کلی و مختلف و با انجام آزمایشات کلی، پی به صحت یا معقول بودن
حسابها میبریم و انجام چنین کاری در صنایعی که امکان انجام چنین
رسیدگیهایی وجود دارد، بسیار ضروری و وزنه آن در بعضی موارد بیش از وزنه
بسیاری از سایر رسیدگیهایی است که یک حسابرس انجام میدهد و نتیجه آن در
بعضی یا اکثر مواقع، بسیار سودمند است. برای روشن شدن مطلب، به چند مثال از
آزمایشات یا رسیدگیهای کلی میپردازیم:
1 - برای مثال، شرکتی که
اتومبیل تولید میکند، میتوان تعداد اتومبیلهای تولید شده آن را طی یک
سالمالی یا یک دوره مالی از این طریق بدست آورد که هر اتومبیلی نیاز به یک
موتور، یک باطری، پنج لاستیک (البته نه در مورد تریلر هجده چرخ)، تعداد
معینی چراغ، احتمالا یک رادیو ضبط و وسایلی از این قبیل دارد؛ بنابراین از
روی مصرف تعداد این وسایل و با در نظر گرفتن ضایعات عادی طبق عرف آن شرکت و
همچنین در نظر گرفتن موجودی کالای در جریان ساخت اول و آخر دوره و سایر
موارد مرتبط، به تعداد اتومبیلهایی که باید در طی یک سالمالی تولید
میشد، پی برد. البته مواردی از قبیل ظرفیت تولید و غیره را نیز باید مد
نظر داشت.
2 - شرکتی که حوله تولید میکند، هم میتوان از روی مقدار نخ
یا مواد مصرفی در تولید حوله، به میزان تولید آن پی برد و یکی از عوامل مهم
در تعیین میزان تولید حوله هم می تواند تعداد بندهای حوله (بندهایی که
حوله از آن آویزان میشود) مصرف شده باشد. این مورد ممکن است زیاد مورد
توجه شرکتهای تولیدکننده حوله نباشد، ولی میزان مصرف آن (با در نظر گرفتن
ضایعات عادی) و سایر عوامل مرتبط، میتواند میزان تولید حوله را در طی یک
سالمالی در یک شرکت حولهسازی تعیین نماید.
3 - میزان برق یا آب یا گاز
مصرفی در بعضی صنایع که نیازهای اصلی در تولید محصولات آنها هستند،
میتواند برای آزمایشها و رسیدگیهای کلی بسیار مطلوب باشند. برای مثال،
اگر ماده اصلی محصول تولیدی یک شرکتی آب است؛ بنابراین مصرف آب (متر مکعب
آب) میتواند راهنمای بسیار خوبی برای تعیین میزان تولید محصول آن شرکت
واقع گردد.
4 - مقدار مصرف بر چسبهایی که روی جعبههای محصولات تولیدی
میچسبانند، میتواند عامل خوبی برای تعیین تعداد جعبههای مصرف شده و در
نتیجه میزان یا تعداد تولید محصولات باشد. البته در تمام موارد، به ضایعات
عادی عرف صنعت و سایر موارد مرتبط باید توجه خاص نمود.
5 - در یک شرکت
تولیدی مواد غذایی، برای تولید هر کیلو از محصولی، به مقدار کم و محدودی
نمک نیاز بود. در رسیدگیهای خود دریافتیم که برای تولید هر کیلو از محصول
آن شرکت، نیم کیلو نمک مصرف شده بود!! (حتی برای تولید خیارشور هم اینقدر
نمک نیاز نیست). این خود یک سر نخی برای پی بردن به حسابسازی به عمل آمده
در آن شرکت بود. لازم به ذکر است که این شرکت در تولید نمک (البته نمک
پنجاه درصد ناخالص) هم فعالیت نداشت.
6 - در شرکتهایی که گچ، سیمان،
آهک و... به صورت کیسهای میفروشند، میزان کیسههای مصرف شده میتواند
عامل بسیار خوبی برای تعیین میزان تولید این محصولات باشد.
7 - مبالغ کمیسیون فروش پرداختی به فروشندگان، میتواند میزان فروش شرکت را تا حد بسیار بالایی مشخص کند.
8
- در ماههایی که واحد مورد رسیدگی تولید کم نشان میدهد، میزان اضافه
کاری یا چند شیفت کار کردن آن واحدها را بررسی کنید. اگر تولید خیلی کم
شده، چه نیازی به اضافه کاری و شیفتهای اضافی بوده است؟ عکس این موضوع نیز
صادق است. اگر میزان اضافه کاری و شیفتها افزایش یافته؛ بنابراین تولید
بالا بوده و گزارشهای تولید باید این مورد را منعکس سازند.
9 - افزایش
موجودی انبارها طبق دفاتر و خرید مواد اولیه در زمانی که حسابها نشان
میدهد که تا سقف انبار مواد اولیه موجود است، خود نشان دهنده حسابسازی
است.
10 -در صنایعی که تولیدات خود را در ظروفی که از دیگران خریداری
مینمایند پر میکنند، میزان مصرف ظروف با توجه به میزان خرید ظروف، موجودی
اول و آخر دوره آن و همچنین با در نظر گرفتن ضایعات عادی در حین تولید یا
سایر مراحل، میتواند عامل بسیار خوب برای تشخیص میزان تولید در طی یک دوره
یا سالمالی باشد.
11 - سالها قبل یک شرکت کشاورزی را حسابرسی
میکردم. شرکت در سطح وسیعی زمینهای تحت کشت داشت. میزان کود مصرفی در
زمینهای مذکور به نظرم زیاد آمد. البته تخصص کشاورزی ندارم ولی از یکی از
دوستانم که مهندس کشاورزی بود، مطلب را سوال کردم که در اینقدر هکتار زمین
برای کشت محصول آلفا، چه میزان کود شیمیایی باید مصرف شود. ایشان چند شرط
گذاشتند و نهایتا گفتند که حدود ..... کیلو باید کود شیمیایی مصرف شود. رقم
اعلام شده ایشان با مقدار کود شیمیایی مصرفی از طرف شرکت، تفاوت بسیار
زیاد داشت.
از شرکت مورد رسیدگی خواستم که از
چند محل از زمینهای زیر کشت که خود ما معین کردیم، نمونه خاک برداشته شود و
تحت کنترل ما به یک آزمایشگاهی که دوستم معرفی کرده بود تحویل دادیم تا
میزان کود مصرف شده در آن نمونههای خاک را تعیین کند.
رقم اعلام شده آزمایشگاه برای کود شیمیایی مصرفی در یک هکتار زمین با رقم
اعلام شده شرکت نیز تفاوت بسیار داشت. در نهایت مشخص شد که مقدار زیادی از
کود شیمیایی خریداری شده به فروش رفته بود، ولی در دفاتر حسابداری شرکت
انعکاس نداشت. لازم به توضیح است که در این مورد، فاکتورهای خرید معتبر
موجود بود!!
در رابطه با آزمایشات و رسیدگیهای کلی، بهتر است که به
مواردی توجه کرد که مسوولان واحدهای مورد رسیدگی به آنها کمتر توجه میکنند
و احتمالا حساب سازها به آن موارد اهمیت نمیدهند. موارد بسیار جزئی و
ناملموس میتواند حسابرس را به واقعیتهای مهم هدایت کند. برای مثال، مواد
جزئی که در تولیدات بکار برده میشود و احیانا مقدار مصرف آنها بسیار کم
است، میتواند میزان کل تولید محصولات را تعیین نماید.
در هر حال، در
هر وضعیتی باید مواردی را پیدا کرد که بتوان از روی آن موارد، با انجام
آزمایشات و رسیدگیهای کلی، به نتایج مطلوب رسید. به دنبال مواردی باشید که
ممکن است در تولید محصولات بسیار بیاهمیت و غیرقابل توجه باشد، ولی حتما
در تولید محصولات ضروری هستند.
البته ممکن است که در یک صنعت، از
عوامل مختلف و نه فقط یک عامل، برای انجام آزمایشات و رسیدگیهای کلی
استفاده نمود و هر قدر تعداد این عوامل بیشتر باشد، اطمینان بیشتری حاصل
میگردد. البته نه صد در صد. به هیچ وجه به نتیجه صد در صد نمیتوان رسید،
ولی میتوان تا حد معقول و قابلقبول، نتایج بهدست آمده را پذیرفت.
نتیجه
کلی از این مقاله این است که در حسابرسی صرفا به اسناد و مدارک و ضمائم و
امضاها و ... اتکا ننمایید. ممکن است همه این موارد احتمالا ساخته شده
باشد؛ بنابراین علاوه بر انجام رسیدگیهای معمول طبق برنامههای رسیدگی،
خوب دقت کنید که از چه راه یا راههای غیرمستقیم که به فکر بسیاری نمیرسد
و فقط میتواند به فکر یک حسابرس واقعی برسد (بنابراین باید حسابرس واقعی
باشید!!)، میتوانید به صحت یا معقول و قابلقبول بودن اعداد، ارقام،
آمارها و ... پی ببرید.
ارزش اثبات ارقام از این روشهای کلی و
روشهایی که به احتمال بسیار به فکر کسی در بعضی از شرکتها نمیرسد،
هزاران بار از تهیه کار برگهای کلیشهای که تهیه میشود و در آن برای مثال
درج میگردد که سرفصل حسابها درست است، امضاها کامل است، رسید انبار
دارد، فاکتور معتبر دارد، ضمائم با مهر «سند صادر شد» یا «باطل شد»، «ممهور
شده» و امثالهم بیشتر است و حتی میتوان گفت که غیرقابل مقایسه میباشد.
صحبت
آخر: همیشه سعی کنید در صورت امکان، از راههای غیرمستقیم و غیرمعمول
(البته برای واحدهای مورد رسیدگی)، به نتایج مورد نظر خود در رسیدگیها
برسید. سعی کنید که در اکثر موارد از همان راه و مسیری که قسمت مالی یا
سایر قسمتهای مرتبط در واحد مورد رسیدگی طی کردهاند، نروید. همیشه سعی
کنید که از راههای جنبی و غیرمستقیم و حتی راه معکوس عمل شده توسط واحد
مورد رسیدگی، رسیدگیهای خود را انجام دهید. یکی از خصوصیات حسابرس واقعی
همین است. سایر خصوصیات حسابرس واقعی را هم در مقاله مربوطه به طور مفصل
شرح خواهم داد.
چهارشنبه 5 مردادماه سال 1390 ساعت 04:51 ب.ظ